نقد فیلم فینچ؛ یک مرد، سگش و ربات آن ها در سفری آخرالزمانی

به گزارش وبلاگ بام دماوند، هیچ مشکل خاصی در فینچ وجود ندارد. ما تام هنکس را داریم که مثل همواره برترین خود را ارائه می دهد. ما یک داستان خوب و انسان گرایانه درباره معنای زنده بودن داریم.

نقد فیلم فینچ؛ یک مرد، سگش و ربات آن ها در سفری آخرالزمانی

همه چیز خوب است اما یک موضوع کوچک در این درام علمی تخیلی هیجان انگیز وجود دارد. نه اینکه فقط بخواهیم فینچ را با فیلم های دیگری که از آن بهتر هستند مقایسه کنیم اما به هر حال، فیلم های مختلفی وجود دارند که شبیه این اثر هستند و الهام بخش فینچ بوده اند و فینچ در واقع کار تازهی انجام نمی دهد . راحت ترین کار این است که فیلمی مشابه سایر فیلم های مجذوب کننده تر بسازید و البته این کار از نظر توسعه محتوای مجذوب کننده، خوب است اما می توان فیلم هایی را پیدا کرد که شباهتی شدید با فینچ دارند و باید گفت که فینچ حداقل از این لحاظ، چیز تازهی به ارمغان نیاورده است.

زمانی در آینده، یک شعله خورشیدی به زمین برخورد می کند و آخرالزمان را به همراه می آورد. اشعه فرابنفش از لایه اوزون رد می گردد و زمان زیادی برای مخترعی به نام فینچ واینبرگ (هنکس) باقی نمی ماند. به نظر می رسد فینچ، مخترعی که آزمایشگاهی در شرکت قدیمی خود دارد، با تنها زندگی کردن به همراه سگش، گودیر، بسیار راحت است. با این حال او می داند که به علت بیماری های حاصل از تابش اشعه فرابنفش، زمان زیادی بر روی زمین نخواهد ماند.

بنابراین او رباتی (با صدای کالب لندری جونز) اختراع می کند که پس از رفتن فینچ از گودیر مراقبت نماید. یک طوفان شن می آید و این سه نفر مجبور می شوند قبل از اینکه ربات کاملا آماده گردد، به جاده بزنند. این گروه به سمت غرب و آب و هوای امن تر حرکت می کنند و در همین حین، ربات معنای انسان بودن را می آموزد و فینچ هم بخشی از انسانیت خود را که در انزوا از دست داده بود، به یاد می آورد.

در همین خلاصه طرح، می توانید طیف هایی از داستان های دیگر مانند جاده، غول آهنین، وال -ئی و کمی از روایت فیلم بی صدا دویدن (بی تفاوتی فینچ نسبت به بشریت) را ببینید اما در کل کارگردان فینچ، میگل ساپوچنیک که کارگردانی بعضی از بزرگ ترین قسمت های بازی تاج و تخت (خانه سخت و نبرد حرامزاده ها) را بر عهده داشت، رویکردی ملایم را اتخاذ می کند.

ساپوچنیک کار خود را به عنوان یک هنرمند استوری بورد شروع کرد و در پروژه هایی مانند قطار بازی و مهمان زمستان هم حضور داشت. او در سال 2000 اولین اثر خود را که فیلم کوتاهی به نام رویاپرداز بود کارگردانی کرد. اولین فیلم بلند سینمایی ساپوچنیک، مردان ریپو در سال 2010 با بازی جود لا و فارست ویتاکر بود.

عیبی ندارد که یک فیلم با مقیاس کوچک و شخصیت محور بسازید اما هیچ جرقه واقعی در فینچ رخ نمی دهد. فیلم فینچ در هر سطحی، سعی می کند در دایره امن خود باقی بماند و به نظر می رسد چیزی که بیشتر به آن افتخار می کند، کار جلوه های ویژه روی ربات است. ربات بسیار مجذوب کننده به نظر می رسد و صداپیشگی جونز این شخصیت را دوست داشتنی می کند. او در طی فیلم یاد می گیرد تا خصوصیاتی انسانی از خود بروز دهد.

اگر فینچ قرار است دو ساعت از وقت شما را بگیرد، احتمالا باید سعی کند حداقل کاری جالب تر انجام دهد اما متأسفانه از این کوشش خودداری می کند. بعلاوه باید بگوییم که فینچ حتی در نمایش مضمون خود هم که فضایی پسا آخرالزمانی و تنشی دائمی است که شاید در آن، اتفاق بدی برای گودیر دوست داشتنی بیافتد، بد عمل می کند. با توجه به لحن آرام فیلم، شما احساس نمی کنید که این سگ در خطر است (به خصوص که بدون گودیر، علتی برای وجود ربات هم وجود ندارد).

بنابراین فینچ فقط به یک سفر جاده ای ساده می پردازد که در آن سه نفر، مثلا با خطر روبرو هستند. آن ها در ابتدا پیوند خوبی با هم ندارند و فینچ مانند یک پدر نسبتا عنق برای این ربات جوان است. در اصل، الگوی فیلم قرار است این گونه باشد و البته که خوب اما کمی کسل کننده به نظر می رسد.

حتی هنکس هم که قبلا نقش افراد تنها را در فیلم دورافتاده بازی نموده است (اگرچه وی بازخوردهای بسیار بیشتری از ربات نسبت به ویلسون دریافت می کند)، به نظر می رسد که نسبت به اینکه چه چیزی را در قالب این شخصیت باید به نمایش بگذارد کمی سرگردان است. ما متوجه شدیم که این شخصیت همواره کمی گوشه گیر بوده است اما به نظر نمی رسد که این شرایط آخرالزمانی خیلی او را تحت تأثیر قرار داده باشد.

در واقع، نباید جایی برای درگیری ذهنی و شخصیتی او وجود داشته باشد و فینچ فقط باید دانش خود را به ربات منتقل کند اما می بینیم که ربات عقب نمی نشیند و فینچ را مجبور به رشد شخصیتی می کند. در عوض، فینچ آن قدر عمل گرا است که هنر لازم برای قدردانی از رابطه اش با ربات را ندارد. این عمل گرایی در فضای فیلم، منطقی است اما شخصیت فینچ را هم کسل کننده جلوه می دهد. بنابراین اجرای هنکس در این جا در مقایسه با آثار اخیر او، اخبار دنیا، روزی زیبا در محله و پل جاسوس ها ضعیف تر به چشم می آید.

همان طور که گفتیم هیچ مشکل اساسی در فینچ وجود ندارد و حتی اگر در پی تلف کردن دو ساعت از وقت خود هستید آثار به مراتب بدتری وجود دارند که می توانید آن ها را دیدن کنید اما بدانید که فینچ فیلمی است که اصلا عمیقا به هیچ موضوعی نمی پردازد. در این فیلم یک ربات، همدلی را یاد می گیرد تا بتواند از یک سگ مراقبت کند، زیرا بشریت به خاتمه رسیده است. ممکن است بعضی از افراد فکر کنند که بدون انسان هم بشریت ادامه خواهد یافت اما فینچ تمام این افکار را مانند فضا و چشم انداز سوخته خودش، می خشکاند.

این فیلم در تاریخ 5 نوامبر در اپل پلاس منتشر می گردد.

با اکران اولیه فیلم، منتقدان نشریات مختلف هم نظرات خود را درباره فیلم فینچ بیان نموده اند که با هم نگاهی به آن ها می اندازیم.

گزیده نظرات منتقدان درباره فیلم فینچ

دیوید ارلیش از ایندی وایر

امتیاز: 83 از 100

یک فیلم کاملا ایمن مانند فینچ ممکن است به راحتی به مقصد و هدف خود برسد و ریسک و خطر خاصی را متحمل نگردد اما گاهی اوقات گنج واقعی، دوستانی هستند که در این راه پیدا می کنیم.

بری هرتز از گلوب اند میل

امتیاز: 80 از 100

ساپوچنیک هنکس را هوشمندانه در مرکز هر صحنه قرار می دهد و به بازیگر اجازه می دهد تا با مجذوب کنندهیت خود، دیدنگران را در دل این فیلم آخرالزمانی غرق کند. ما تا حدودی به خاطر شخصیت فینچ، با او ارتباط برقرار می کنیم و بعلاوه دوست داریم که او هر چه زودتر از این شرایط فرار کند و خلاص گردد.

تومریس لافلی از ورایتی

امتیاز: 80 از 100

فیلم با وجود پس زمینه تاریک خود، پیروز می گردد به حلقه مبهم ایده اصلی خود وفادار بماند و اثری خانوادگی را ارائه دهد که مضمونی بزرگ و آرامش بخش دارد و عشق واقعی به سگ ها را نشان می دهد.

دبوپریا دوتا از اسکرین رنت

امتیاز: 80 از 100

فینچ که درامی پرتنش و در عین حال، طنزی مجذوب کننده دارد، برترین و بدترین جنبه های انسانیت و دوستی ربات و سگ را برجسته می کند و ارزش دیدن و به خاطر سپردن را دارد.

اولی ریچاردز از امپایر

امتیاز: 80 از 100

حضور تام هنکس کافی است تا این نمایش تقریبا تک نفره به اثری هیجان انگیز و احساسی تبدیل گردد. خود را برای گریه کردن آماده کنید و اگر عاشق سگ ها هستید احتمالا بیشتر گریه خواهید کرد.

ریچارد ترنهولم از سی نت

امتیاز: 77 از 100

فینچ بدون وجود هیچ زامبی یا باندهای جهش یافته در تعقیب شخصیت های اصلی، اثری ملایم و آرام به نظر می رسد.

کریس اوانجفهرستا از ای فیلم

امتیاز: 75 از 100

هنکس کل فیلم را بر دوش خود حمل می کند و فینچ یک اثر عالی دیگر از این بازیگر است.

جیکوب اولر از پیست

امتیاز: 68 از 100

هنکس در یک داستان علمی تخیلی فراموش نشدنی با عناصر برجسته، برترین استفاده ممکن را از هر آن چه که در اختیار دارد می کند.

ریچارد ویتاکر از آستین کرونیکل

امتیاز: 67 از 100

ساپوچنیک پیش از این در ساتیر سرمایه داری خشونت آمیز خود در سال 2010، مردان ریپو، به آینده تیره و تار بشر پرداخته بود اما فینچ بیشتر شبیه فیلم آسمان نیمه شب است که در سال گذشته اکران شد و در آن، جورج کلونی منتظر آخرالزمان نامرئی خود بود.

جیسون بیلی از پلی فهرست

امتیاز: 67 از 100

تام هنکس چنان چهره خوش بین و خوبی دارد که ویژگی های این شخصیت (دلشکستگی و آسیب پذیری او و تسلیم شدن در برابر نوعی ناامیدی) تأثیر بیشتری بر مخاطب می گذارد و او آن قدر خوب است که وقتی فیلم سازان در پی افت عاطفی بزرگی در فیلم هستند، با خیال راحت، کار را به هنکس واگذار می کنند.

لیندسی بار از آسوشیتدپرس

امتیاز: 63 از 100

احتمالا بیشتر مخاطبان به خاطر دریافت مفهوم و معنا به دیدنی فینچ نمی نشینند، بلکه فیلم را دیدن می کنند تا بار دیگر چهره هنکس را ببینند و از بازی او لذت ببرند. خبر خوب این است که او نه تنها خودش در فیلم، عالی کار می کند، بلکه عناصر دیگر را هم به هم پیوند می دهد.

دیوید رونی از هالیوود ریپورتر

امتیاز: 60 از 100

هیچ چیز غیرقابل پیش بینی در فیلم جاده ای علمی تخیلی میگل ساپوچنیک وجود ندارد و این اثر تقریبا مشابه بسیاری از فیلم های گذشته با عناصری مانند آزمایشگاه رباتیک و مونتاژکاری است اما فیلم در صحنه های اوج غم انگیز خود، واقعا تأثیر گذار است.

میکل آنجلو از ای وی کلاب

امتیاز: 58 از 100

مشکل اصلی فینچ حال و هوای صمیمانه و آرام آن است که با چنین سناریوی تلخی در تضاد است.

مارک فینی از بوستون گلوب

امتیاز: 50 از 100

فینچ خیلی سریع در یک چارچوب محبت آمیز با یک سگ به نام گودیر قرار می گیرد که البته از نظری بصری، جالب است. همه چیز به همان میزان که احساساتی به نظر می رسد، نامحتمل است و در واقع خود فیلم هم بسیار نامحتمل است.

مایک لاسال از سانفرانسیسکو کرونیکل

امتیاز: 50 از 100

فینچ، مجذوب کنندهیت کافی برای حفظ علاقه و اشتیاق مخاطب برای 115 دقیقه کامل را ندارد. تازه در دقیقه 85 فیلم است که شاید احساس کنید که فیلم تأثیر گذار است. فینچ اثری بی نظم است اما یک بی نظمی در یک طرح خوب محسوب می گردد.

آلونسو دورالد از رپ

امتیاز: 50 از 100

جدا از ویژگی های لذت بخش بازی هنکس و صداپیشگی لندری جونز، همه چیز این فیلم، تکراری است.

دیوید فیر از رولینگ استون

امتیاز: 40 از 100

همه چیز آن قدر آشنا به نظر می رسد که شما با تعجب از خود می پرسید که پس چه چیزی تازه است؟

رابی کالین از تلگراف

امتیاز: 40 از 100

اولین چیزی که درباره این اثر آخرالزمانی احساس می کنید این است که شاید قبلا آن را دیده باشید.

پیتر بردشاو از گاردین

امتیاز: 40 از 100

سه شخصیت شایان ستایش در این دنیای پساآخرالزمانی و در یک داستان علمی تخیلی احساسی وجود دارند که به طرز عجیبی، فاقد هرگونه احساس خطر است.

نقد فیلم فینچ برگرفته از دیدگاه نویسندگان است و لزوما موضع وبلاگ بام دماوند مگ نیست.

منبع: Collider

منبع: دیجیکالا مگ

به "نقد فیلم فینچ؛ یک مرد، سگش و ربات آن ها در سفری آخرالزمانی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نقد فیلم فینچ؛ یک مرد، سگش و ربات آن ها در سفری آخرالزمانی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید